یه سرماخوردگی ناجور
سلام عزیز دل مامان
از بیست و یک بهمن یه سرما خوردگی بد و ناجور گرفتی که خیلی خیلی حالت بد بود .٥شب پشت سر هم تب میکردی و همش ناله میکردی فدای پسرم بشم که اصلا حال نداشتی و خیلی خیلی لاغر شدی .هیچی نمیخوردی و بدجور سرفه میکردی وبعدشم استفراغ.من وبابایی همش غصه میخوردیم.حال و حوصله ی بازی کردن نداشتی وهمش بیحال بودی و گریه میکردی.٢بارم بردیمت دکتر.٢تا امپول کوچولو هم اقای دکتر بهت زدکه خیلی گریه کردی جیگرم. ولی بالاخره بعد ١٢روز این ویروس لعنتی رفع زحمت کرد و حال پسرم خوب شد بازم مثل قبلنا یه گوله اتیش شدی.خدایا شکرت که پسرم خوب شد.
همه مریضارو شفا بده خداجون الهی امین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی