شعرای قند عسلی
فندق مامان& این شعرارو هر روز برات می خونم و تو می خندی و شلوغ کاری می کنی .توام وقتی بزرگ شی این شعرارو واسه مامان می خونی .
کلاغه میگه قارقار
مامانش میگه زهرمار
باباش میگه ولش کن
چادر سیاه سرش کن
از خونه بیرونش کن
ای زنبور طلایی
نیش میزنی بلایی
زمستون خوابیدی
خواب گلارو دیدی
پاشو پاشو بهاره
گل واشده دوباره
خرگوش من چه نازه گوشاش چقد درازه
مثل بخاری گرمه چه خوشگل و چه نرمه
دستاش پیش میاره به روی هم میزاره
میخوره برگ کاهو میپره مثل اهو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی