تولد 6ماهگیت مبارک
تولدماهگیت مبارک
شازده پسرم دیروز جمعه تیر شیش ماه از زمینی شدنتم تموم شد وروزهای هفت ماهگیت شروع شد.شش ماه با تو بودن با همه ی خوبی ها و شیطنتا و دردسرایی که برامون تجربه و خاطره شد تموم شد.دیگه از این به بعد خوردن و خوابیدن برای مامان تعطیل میشه و فعالیت شروع میشه.اخه ناز پسرم غلت میزنی و میری .باید مواظبت باشم شیش دانگ تا یه موقع خدای نکرده چیزیت نشه.یه کم بعدم که چهار دست و پا بری دیگه واویلاست.تا وقتی که کوچیک بودی خیالم راحت بود که سر جات میمونی.
ولی الان تا چشم برمیدارم غلت میخوری و به میز یا مبل میخوری.
امروز قرار بود ببریمت واسه واکسن زدنت.ولی چون یه کم سرماخوردگی داشتی موند واسه هفته ی بعد.این چند روزه مریضی وبی تابی میکنی فکر کنم داری دندون در میاری.منتظر مرواریدای کوچولوی نازت هستیم عزیز دلم.
حالا بریم سراغ عکسای گل پسری!!!!!!!!!!!!!
اخ از دست تو مامانی اگه هندونه افتاد تو سرم چیکار میکنی
بدو بدو هندونه ی شیرین دارم
علی و بابایی و سد ارس
قربون چشات برم که تو افتاب باز نمیشه
کلاست منو کشته
اینم از دخترخاله فاطمه جون
احتمالا کرم شب تاب